به گزارش طبنا (خبرگزاری سلامت)، در گذشته نه ندان دور روزگاری در اواخر دولت اصلاحات اتاق فکر خسرو نشان عبارت تئاتر برای همه را پایهریزی میکنند. اگرچه شواهد و قراین نشان میدهد فرهاد مهندسپور، دبیر وقت جشنواره فجر مبدع این عبارت است؛ اما گفتههایی نیز وجود دارد که در اتاق فکر آن روزهای خسرو نشان شخصیتهایی چون حسین پارسایی نیز در شکلگیری این عبارت دست داشتهاند.
در روزگار «تئاتر برای همه» البته شکل حمایتی دولت از تئاتر ایدئال بود. آن روزها دولت خود در نقش تهیهکننده ظاهر میشد تا در جایگاه نظارتی، از اهرم حمایتی خود نیز بهره برد. نتیجه کار، فعالیت تئاتری به دور از برخی دغدغههای مالی بود. کارگردان فارغ از آنچه در گیشه رخ میداد، اثر هنری خود را میآفرید و برایش مهم نبود کدام طبقه اجتماعی مخاطب اوست. به عبارتی او برای همه نمایشی میآفرید، هرچند تئاتر در همان دوران نیز محبوب همه طبقات اجتماعی نبود چراکه منظور از تئاتر گونههای مورد حمایت دولت است، نه تئاترهای آزاد و مبتنی بر روحوضی.
در چنین شرایطی تئاترهای آزاد به واسطه تنگ بودن عرصه برای ظهور و بروز خود سازوکاری منظمتر از ساختار دولتی شکل دادند. بخش خصوصی واقعی تئاتر در بدنه تئاتر آزاد با راهاندازی سینماهای از کار افتاده و تبدیل کردنشان به تماشاخانه رخ میدهد. فروش بالای تئاترهای آزاد و مشخص شدن واقعیت ذائقه ایرانی است که شاید دولت خود را مجاب میکند میتواند تئاتر مورد حمایت خود را نیز به شکل خصوصی به مردم حقنه کند. فارغ از اینکه نگاهی جامعهشناسی به مساله رابطه مردم و تئاتر صورت بگیرد. هنوز میتوان به مقالات نخستین همایش تئاتر خصوصی با مدیریت مهرداد رایانی مخصوص در زمان حسین پارسایی رجوع کنیم تا دریابیم نگرش بخش پژوهشگر نسبت به خصوصیسازی تئاتر تا چه اندازه خیالی و موهومیاست و تا به امروز آن پژوهشها بدل به تصویری ملموس نشده است.
مبدعان «تئاتر برای همه» خود کلید خصوصیسازی را زدند تا شاید گونههای مدنظرشان برای همه مردم شدنی شود؛ اما واقعیت به گونهای دیگر رقم خورد. گونههای محبوب در همان تئاتر شهر محصور ماند و مخاطبان پیشین نیز با سیر صعودی قیمتها ریزش میکند. سالنهای تهی از مخاطب جشنواره فجر در هر دوره تهیتر میشود و همواره هجومها برای آثار خارجی و چهرههای مشهور تئاتری است. در چنین شرایطی است که گروههای تئاتری رها شده و البته زیر سایه تیغ تیز و تند نظارت، تصمیم به رویکردی شیک از تئاتر آزاد میکنند. نمایشهایی که این روزها رأسش در کف دست یکی از اعضای شعار «تئاتر برای مردم» است.
گذشته بسیار نزدیک در راستای حمایت از «تئاتر برای همه» در شهرداری انگیزههای برای ساخت پردیسهای تئاتری شکل میگیرد.اگرچه استقبال از این امر با شکل ساخت و ساز در حوزه سینما برابری نداشت؛ اما قالیباف با تکیه بر کلنگزنیهای کرباسچی اقدام به تأسیس دو تماشاخانه در تهران کرد. تماشاخانه صبا در منطقه شریعتی و در یکی از مراکز سکونت طبقه متوسط و دیگری در جنوب شرق تهران، با عنوان پردیس تهران منطقهای حائل میان طبقه متوسط و طبقه کارگر. هر دو مجموعه درگیر نوعی تراژدی شدهاند. صبا توسط پیمانکار به شهرداری تحویل داده نمیشود و پردیس تهران نیز به قبرستان هنر تبدیل شده است. (تسنیم)
نظر شما